کنترل سربار

حسابداری مالی و مشاوره مالیاتی خدماتی بازرگانی صنعتی(قوانین حسابداری مالیاتی)

مواداولیه ومواد مصرفی

۱۱ بازديد

 

در واحد حسابداری مواد، مواد وارد شده به انبار با توجه به اعلامیه ها و قبض های رسید مواد ابتدا در کارت حساب مواد ثبت می گردد سپس مواد صادر شده به خط تولید با توجه به حواله های انبار در کارت مذکور ثبت خواهد شد و در نهایت خلاصه گزارش مواد مصرف شده به واحد حسابداری صنعتی ارسال می گردد.

البته باید توجه داشته باشید که کارت حساب مواد به یکی از روشهای متداول ارزیابی پس از قیمت گذاری (fifo، lifo، میانگین) که در ادامه در ارتباط آنها بحث خواهیم تکمیل می شود. به یک نمونه کارت حساب مواد در صفحه بعد توجه کنید.

روش حسابداری مواد

لازم است در بحث روش حسابداری مواد به نکات زیر توجه داشته باشید.

- اول آنکه مواد تهیه شده براساس اصل بهای تمام شده در حسابها ثبت و گزارش خواهد شد و می دانید بهای تمام شده مواد شامل: قیمت خرید و کلیه هزینه های عادی و متعارف تهیه و تحصیل مواد تا زمان خروج (صدور) مواد از انبار می باشد و این هزینه ها می تواند شامل هزینه بیمه، حمل، بارگیری و عوارض گمرکی، سود بازرگانی، بازرسی و کنترل و ... می باشد.

- دوم آنکه: در حسابداری مؤسسات تولیدی از حسابهایی با نام حساب کنترل استفاده می گردد یعنی هزینه های مرتبط با مواد را در حساب کنترل مواد و هزینه های دستمزد را در حساب کنترل دستمزد و یا هزینه های سربار را در حساب کنترل سربار ثبت می نمایند.

حال مرحله به مرحله روشهای حسابداری مواد را در مؤسسات تولیدی مورد بررسی قرار خواهیم داد.

ثبت خرید مواد در حسابها چگونه است

در زمان خرید مواد در مؤسسات تولیدی ممکن است 2 حالت وجود داشته باشد.

الف) در زمان ثبت خرید مواد کلیه هزینه های تهیه و تحصیل مواد ( حمل، بیمه و ...) مشخص باشد.

ب) حالتی که در زمان خرید به غیر از مبلغ خرید سایر هزینه های تحصیل مواد تا زمان تحویل مواد به انبار مشخص نباشد، توجه دارید که عموماً خرید مواد در شرایط حالت دوم (ب) صورت می پذیرد به خصوص در خریدهایی که بنا به دلایلی چون مسافت مثلاً در خریدهای خارجی که فاصله زمانی و مرزی زیادی بین خرید و دریافت مواد وجود دارد هزینه های حمل و سایر هزینه ها متغیر و نامشخص می باشد، خرید در حالت دوم صورت خواهد پذیرفت.

در این حالت در ابتدای دوره مالی با در نظر گرفتن تجربیات و عوامل تغییر دهنده یک نرخ برای کلیه هزینه های تهیه و تحصیل مواد ( حمل، بیمه ، بارگیری و ...) برآورد می گردد که به آن نرخ پیش بینی گفته می شود سپس با استفاده از نرخ پیش بینی، هزینه های تحصیل و تهیه مواد برآورد می شود که از یک طرف این برآورد به حساب هزینه خرید مواد اضافه می گردد و از طرفی دیگر در حساب پیش بینی هزینه های تهیه مواد ثبت خواهد شد.

زمانی که هزینه های واقعی و حقیقی تهیه مواد تحقق پیدا کرد به حساب کنترل تهیه مواد منظور می شود در پایان دوره مالی حسابهای پیش بینی تهیه مواد و حساب کنترل تهیه مواد با یکدیگر مقایسه و بسته خواهد شد و مابه التفاوت این دو حساب به حساب تعدیل هزینه تهیه مواد منتقل می شود.

در نهایت در صورتی که مانده حساب تعدیل مواد بدهکار باشد مانده این حساب به بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودیهای پایان دوره تسهیم خواهد شد.

برگشت مواد خریداری شده به فروشنده در حسابها چگونه ثبت خواهدشد

در برگشت مواد خریداری شده به فروشنده با توجه به ماهیت معامله ( حساب صندوق، حسابهای دریافتنی، ...) بدهکار و حساب کنترل مواد بستانکار خواهد شد یعنی در واقع ثبت زیر در حسابها صورت خواهد پذیرفت.

البته با توجه به اینکه در حسابداری صنعتی هدف تعیین بهای تمام شده تولید می باشد و این عمل هر چه دقیق تر انجام شود هدف بیشتر تحقق خواهد پذیرفت نکات کوچکی وجود دارد که لازم است رعایت شود و بهتر است با آنها آشنا باشید در مبحث برگشت مواد باید بدانید روشهای ارزیابی موجودیهای مواد ( روشهای fifo، lifo، میانگین) که در ارسال مواد مطرح می باشد در برگشت مواد نیز مطرح است. بدین شکل زمانی که مواد به فروشنده برگشت داده می شود فرض می گردد این مواد به خط تولید ارسال شده است و اگر به خط تولید ارسال می شد با چه نرخی و از کدام محموله بود بنابراین با همان نرخ در حسابهای برگشت به فروشنده ثبت می گردد.

اگر اختلافی بین مبلغ دریافتی از فروشنده و مبلغ ثبت شده در حساب کنترل مواد باشد این اختلاف در حساب اصلاح مواد ثبت خواهد شد.

البته باید دقت داشته باشید موادی که به فروشنده برگشت داده می شود در واقع موادی است که از فروشنده با قیمت توافق شده خریداری شده است. در نتیجه این اختلاف طبیعی می باشد.

به ثبت حسابداری برگشت مواد با توجه به اختلاف قیمت بین مواد برگشت شده با یکی از روشهای فوق‎الذکر و مبلغ دریافتی از فروشنده توجه کنید.

در پایان دوره مالی مانده این حساب ( اصلاح حساب مواد) به بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی مواد پایان دوره تسهیم خواهد شد. در خاتمه تأکید می شود حساب اصلاح مواد می تواند بدهکار یا بستانکار باشد.

به مثال زیر توجه کنید:

شرکت پویا بخشی از مواد خریداری شده ارسال شده به انبار را به فروشنده برگشت می دهد با توجه به اینکه مبلغ 280000 ریال از فروشنده دریافت می شود. این در صورتی است که مواد برگشت داده شده به مبلغ 250000 ریال از حساب کنترل مواد برگشت داده می شود. مطلوب است ثبت رویداد فوق در حسابهای مربوطه.

ارسال ( صدور) مواد از انبار به خط تولید چگونه در حسابها ثبت می شود

در ارسال مواد از انبار به خط تولید حساب کالای در جریان ساخت بدهکار و حساب کنترل مواد بستانکار می شود یعنی در واقع ثبت زیر در حسابها صورت می پذیرد.

لازم به ذکر است همچنانکه اشاره شد در ارسال مواد به خط تولید روشهای ارزیابی ارسال مواد مطرح می باشد که در ادامه توضیح خواهیم داد.

برگشت مواد از خط تولید به انبار چگونه در حسابها ثبت می شود

مواد ارسال شده به تولید بنا به دلایل زیر مجدداً به انبار برگشت داده می شود.

1- درخواست بیش از نیاز تولید

2- صرف نظر از تولید مورد نظر در مورد سفارشی خاص

3- اشتباه در نوع مواد ارسال شده به خط تولید

در صورتی که مواد از خط تولید به انبار برگشت داده شود ثبت زیر در حسابها انجام خواهد شد.

منظور از کسری و اضافات مواد انبار چیست

زمانی که انبارها مورد شمارش قرار می گیرند عملاً اختلافاتی بین مقدار واقعی موجودی انبار و مقدار موجودی طبق اسناد و مدارک از جمله کارت انبار وجود دارد که هرگاه موجودی واقعی بیش از مانده کارت مواد باشد اصطلاحاً اضافات انبار و هرگاه موجودی واقعی کمتر از مانده کارت انبار باشد کسری انبار گفته خواهد شد.

کسری و اضافات انبار می تواند ناشی از عوامل زیر باشد.

1- اشتباه در ثبت مقدار مواد صادره یا وارده در کارت انبار

2- اشتباه در ثبت قبضها و حواله های انبار درکارت حساب انبار توسط دایره حسابداری

3- عدم ثبت برخی از حواله های انبار بنا به دلایلی چون نرسیدن یا دیررسیدن آنها

4- تقسیم و شکست قطعات بزرگ به تکه های کوچکتر

5- تبخیر و از بین رفتن موجودی و ضایعات

6- جذب آب و رطوبت توسط مواد که ممکن است باعث افزایش وزن برخی از مواد گردد.

7- سوء استفاده های افراد و سرقت

8- اشتباهات

در انبار گردانی ( شمارش انبار) که در درس انبارداری با آن آشنا شده اید زمانی که موجودی واقعی شمارش شد و با کارتهای مواد انبار مقایسه شد اگر کسری و اضافات ناشی از سرقت و سوء استفاده نباشد و یا اینکه موارد مغایرت آنچنان با اهمیت و قابل ملاحظه نباشد کارتهای مواد اصلاح و در حسابها ثبت خواهد شد. ولیکن اگر مغایرتها عمده و بااهمیت باشد بررسیهای لازم نسبت به رفع موارد و علل انجام آن صورت می پذیرد و در نهایت اصلاحات لازم در دفاتر ثبت می گردد.

برای اصلاح کسری و اضافات انبار از حساب کسری و اضافات استفاده می شود.

- اگر انبار، دارای کسری باشد معادل مبلغ کسری حساب و اضافات بدهکار و حساب کنترل مواد بستانکار خواهد شد.

- در صورتی که انبار، دارای اضافات باشد ثبت زیر در حسابها صورت خواهد پذیرفت.

در پایان دوره مالی نیز مانده حساب کسری یا اضافات به حساب خلاصه سود و زیان بسته خواهد شد اگر مانده حساب کسری یا اضافات انبار بدهکار باشد ثبت زیر انجام می پذیرد. و اگر مانده حساب کمتری یا اضافات انبار بستانکار باشد با ثبت زیر بسته خواهد شد

 

کنترل سرباراشناشویم

۱۰ بازديد
  • هزینه یابی سربار کارخانه در حسابداری صنعتی(بهای تمام شده)

هزینه یابی سربار کارخانه در حسابداری صنعتی(بهای تمام شده)

مفهوم سربار

«هزینه های سربار ، هزینه هایی است که مستقیماً به ساخت محصول ارتباط ندارند و نمی توان آنها را به آسانی به محصولات یا شمارة کارها یا سفارش های معینی ارتباط داد. همچنین هزینه های مستقیمی که تسهیم آنها به محصولی معین ، مرحله ای از تولید یا سفارش خاص ، مقرون به صرفه نباشد.»

به عنوان مثال ، هزینة استهلاک یا اجارة ساختمان کارخانه ، هزینة بیمه های اجتماعی سهم کارفرما و هزینه سوخت و روشنایی کارخانه جزء هزینه های سربار می باشند ؛ زیرا با تولید محصول ارتباط مستقیم ندارند.

مانند هزینة حقوق سرپرستان که نمی توان آن را به آسانی به محصولی خاص ، سرشکن کرد ، به حساب هزینه های سربار ساخت منظور می شود و یا هزینة نخ مصرفی در کارگاه خیاطی و یا میخ و چسب در کارگاه نجاری ، هر چند که مستقیماً در ساخت محصول مصرف می شود ، ولی به علت ناچیز بودن بهای آنها ، نسبت به سایر مواد مستقیم مصرفی ، جزء هزینه های سربار ساخت به شمار می آید.

سربار ، یکی از عوامل سه گانة بهای تمام شدة محصول می باشد که باید مانند دیگر عوامل هزینه شناسایی و کنترل گردد. شناسایی هزینه های سربار به دو صورت امکان پذیر است :

-شناسایی قبل از تحقق هزینه : این عمل معمولاً پیش از شروع هر دورة مالی انجام می شود که اصطلاحاً آن را برآورد (پیش بینی) هزینه های سربار گویند.

-شناسایی بعد از تحقق هزینه : معمولاً بعد از وقوع هزینه و یا در پایان دورة مالی انجام می شود. (شناسایی هزینه های واقعی سربار)

سربار پیش بینی شده

هزینه های سربار کارخانه با هزینه های مواد مستقیم و کار مستقیم متفاوت است زیرا کل هزینه های سربار کارخانه ممکن است تا پایان هر ماه مشخص نگردد ، مانند هزینه های برق ، آب و گاز مصرفی

بعضی دیگر از هزینه های سربار کارخانه ممکن است ماه به ماه به طور قابل ملاحظه ای تغییر نمایند مانند تعمیرات ماشین آلات که ممکن است در یک ماهی صورت گیرد و در چند ماه بعد تعمیر ماشین آلات وجود نداشته باشد و هزینه مرخصی که بیشتر در ماه های تیر الی شهریور انجام می شود.

بنابراین ، استفاده از سربار واقعی کارخانه موجب تغییر قیمت تمام شده یک واحد محصول در هر ماه می گردد. جهت تعیین به موقع اطلاعات مربوط به هزینه یابی محصول و به حداقل رساندن تغییرات هزینه های سربار کارخانه از نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه استفاده می شود. بدین منظور ، باید در ابتدای دوره مالی نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه (نرخ جذب سربار کارخانه) را محاسبه نمود. هنگام محاسبة قیمت تمام شدة محصولات تولید شده ، از این نرخ جهت تخصیص سربار کارخانه به دوایر و سفارشات استفاده می گردد.

در این قسمت به بیان برخی از علل مهم پیش بینی هزینه های سربار ، می پردازیم.

1-اختلاف بین مقدار تولید واقعی با تولید برنامه ریزی شده : در مؤسسات تولیدی ، پیش بینی مقدار یا تعداد تولید الزامی است که باید در باید در ابتدای دوره مالی صورت گیرد ؛ ولی به دلایل مختلف ممکن است مؤسسه به اجرای کامل برنامة از پیش تعیین شدة تولید موفق نگردد و یا در مواردی مقدار تولید واقعی از برنامه فراتر رود که در هر صورت تولید واقعی با تولید پیش بینی شده تفاوت خواهد داشت.

نتیجه : چون تعداد واقعی تولید از ابتدای دوره مشخص نیست ، سهم هزینة سربار برای یک واحد محصول را نیز نمی توان دقیقاً محاسبه نمود.

به عنوان مثال یک مؤسسه تولیدی در ابتدای دورة مالی ، ساخت 40000 واحد محصول را پیش بینی نموده است. در همین دوره ، هزینة استهلاک ماشین آلات که یکی از اقلام هزینه های سربار است ، با استفاده از یک روش متداول محاسبه ، مبلغ 900000 ریال شده است. در پایان دورة مالی ، یکی از حالت های زیر به وجود خواهد آمد :

الف- تعداد تولید 36000 واحد می باشد که در این صورت ، تولید واقعی 4000 واحد (4000=36000- 40000) کمتر از تولید پیش بینی شده است و سهم هزینة استهلاک ماشین آلات برای یک واحد محصول به صورت زیر محاسبه می گردد :

ریال25=36000÷900000

ب-تعداد تولید 45000 واحد می باشد که در این صورت ، تولید واقعی 5000 واحد (5000=40000-45000) بیشتر از تولید پیش بینی شده است و سهم هزینة استهلاک ماشین آلات برای یک واحد محصول عبارت است از :

ریال20=45000÷900000

ج-تعداد تولید 40000 واحد می باشد که در این صورت ، تولید واقعی با تولید پیش بینی شده برابر است. در این صورت ، سهم هزینة استهلاک ماشین آلات برای یک واحد محصول در تولید واقعی یا پیش بینی شده ، به صورت زیر محاسبه می گردد :

ریال22.5=40000÷900000

در مثال مذکور ، با توجه به این که هزینه استهلاک ماشین آلات برای یک دورة مالی ثابت است ، سهم این هزینه برای یک واحد محصول در حالت های مختلف و با در نظر گرفتن حجم واقعی تولید تغییر خواهد کرد. این مطلب ، برای بسیاری از هزینه های سربار صادق است. از طرفی چون تعداد تولید واقعی از ابتدای دورة مالی مشخص نیست ، لذا نمی توان بهای تمام شدة محصولات را بر اساس سربار واقعی در ابتدای دورة مالی تعیین نمود.

2-مشخص نبودن مبلغ واقعی بعضی از هزینه های سربار : ممکن است مبلغ واقعی بعضی از هزینه های سربار تا پایان دورة مالی دقیقاً مشخص نباشد. مانند هزینة برق صنعتی که تا پایان دورة مالی قبض مصرف آن دریافت نگردیده است.

3-ایجاد زمینه مناسب برای مقایسه: پیش بینی های سربار به مدیران امکان می دهد که در پایان دورة مالی یا هر زمان دیگر ، بین آنچه باید انجام می شد با آنچه که به طور واقعی انجام شده است ، مقایسه ای داشته باشند و نتایج حاصل از مقایسه را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده ، نقاط ضعف مؤسسه را برای دورة آتی برطرف کنند.

با توجه به دلایل فوق لزوم برآورد (پیش بینی) هزینه های سربار ، مشخص می گردد.

حسابداری مدیریت | مالی

برآورد سطح تولید

با توجه به توضیحات فوق و حساسیت برآورد سطح تولید توضیحات بیشتری در این خصوص بیان می شود. برآورد سطح تولید برای دورة مالی بعد براساس یکی از ظرفیت های ذیل الذکر صورت می گیرد :

ظرفیت ایده آل یا تئوری

حداکثر تولید یک دایره یا یک کارخانه را بدون در نظر گرفتن عوامل محدود کننده ای مانند کمی مقدار فروش ، خرابی ماشین آلات ، تعمیرات و تعطیلات ، ظرفیت تئوری یا ایده آل نامند. در این سطح ظرفیت ، فرض بر این است که تولید 24 ساعت در روز ، هفت روز در هفته و 52 هفته در سال صورت می گیرد(100% ظرفیت کارخانه).

ظرفیت عملی

ظرفیت عملی واقعی تر از ظرفیت تئوری است زیرا ، در این سطح ظرفیت ، عوامل محدود کننده ای مانند خرابی ماشین آلات ، تعمیرات و تعطیلات در نظر گرفته می شود. در این سطح ظرفیت عوامل محدود کننده ای مانند خرابی ماشین آلات ، تعمیرات و تعطیلات در نظر گرفته می شود. در ظرفیت عملی ، کمی مقدار فروش در نظر گرفته نمی شود. ظرفیت عملی نشانگر حداکثر سطح تولید یک کارخانه یا یک دایره به طور مستمر می باشد. اصولاً در کارخانجات مختلف ظرفیت عملی 75 الی 85 درصد ظرفیت تئوری می باشد.

ظرفیت نرمال (عادی)

میانگین تولید سالانه ای که بتواند جواب گوی تقاضای بازار برای دوره زمانی چند ساله باشد ، ظرفیت نرمال نامند. معمولاً دوره زمانی پنج ساله در نظر گرفته می شود تا بتوان نوسانات دوره ای تقاضای بازار را هماهنگ نمود. ظرفیت نرمال می تواند مساوی یا کمتر از ظرفیت عملی باشد. اگر فرض کنیم ظرفیت تئوری کارخانه ای 125000 واحد محصول و ظرفیت عملی آن 100000 واحد محصول در سال باشد و برآورد شود که در پنج سال آینده بتوان بر اساس تقاضای بازار ، از سال اول الی سال پنجم به ترتیب 70000 ، 80000 ، 90000 ، 100000 و 100000 واحد محصول تولید نمود. در این صورت ، ظرفیت نرمال (میانگین تولید مورد انتظار) کارخانه به قرار زیر محاسبه می گردد :

ظرفیت نرمال (عادی)

ظرفیت واقعی مورد انتظار

مقدار تولیدی که جواب گوی فروش برآورد شدة سال بعد باشد ، ظرفیت واقعی مورد انتظار نامند. ظرفیت واقعی مورد انتظار می تواند بیشتر ، مساوی یا کمتر از ظرفیت نرمال باشد.

مقایسه سطوح ظرفیت

ظرفیت تئوری به علت غیر واقعی بودن آن به ندرت کاربرد دارد. با توجه به مشکلات موجود در پیش بینی سطح تولید و هزینه های ثابت برای چند سال آینده ، ظرفیت نرمال کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و استفاده از ظرفیت عملی در سال های اخیر عمومیت بیشتری پیدا کرده است. در نهایت ، استفاده از ظرفیت واقعی مورد انتظار برای ارزیابی عملیات جاری مناسب تر از ظرفیت نرمال یا ظرفیت عملی می باشد.

ظرفیت بلااستفاده و ظرفیت اضافی

در تعیین نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه ، باید تفاوت بین ظرفیت بلا استفاده و ظرفیت اضافی را بدانیم. ظرفیت بلا استفاده در اثر عدم استفاده موقت از تسهیلات کارخانه به علت کاهش تقاضا برای محصول یک واحد تجاری به وجود می آید. در صورتی که ، ظرفیت اضافی مربوط به آن قسمت از تسهیلات کارخانه می باشد  که مورد استفاده قرار نگرفته و لازم نیستند. صرفاً عدم استفاده از تسهیلات کارخانه نمی تواند بیانگر ظرفیت بلا استفاده باشد. ممکن است دارای ظرفیت اضافی باشیم. مدیریت شرکتی ممکن است تسهیلات تولیدی بزرگ تر از آنچه مورد نیاز بوده ، خریداری کرده باشد که این موضوع نشانگر ظرفیت اضافی می باشد. هزینه ظرفیت بلا استفاده جزو قیمت تمام شدة محصول و هزینة مربوط به ظرفیت اضافی جزو هزینه های دوره می باشد.

مبانی جذب سربار کارخانه

پس از انتخاب سطح ظرفیت ، سطح تولید را بر حسب هر یک از مبانی جذب سربار کارخانه می توان بیان نمود. مبانی جذب سربار کارخانه به شرح زیر می باشد :

هزینه مواد مستقیم

زمانی از این روش می توان استفاده نمود که رابطه مستقیم بین هزینة مواد مستقیم و هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد. اصولاً به علت عدم وجود یک رابطة منطقی بین هزینة مواد مستقیم و هزینه های سربار کارخانه ، هزینة مواد مستقیم مبنای مناسبی جهت جذب هزینه های سربار کارخانه نمی باشد.

هزینه کار مستقیم

از این روش نیز زمانی می توان استفاده نمود که : 1-رابطة مستقیم بین هزینه کار مستقیم و هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد. اصولاً ، در صنایعی که عملیات تولیدی به صورت دستی صورت می گیرد ، می توادند رابطة مذکور وجود داشته باشد و 2- نرخ های هر ساعت کار مستقیم و کارآئی کار مستقیم در هر دایره نسبتأ یکسان باشد.

ساعت کار مستقیم

از این روش زمانی می توان استفاده نمود که رابطة مستقیمی بین ساعات کار مستقیم و هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد. اصولأ ، اگر در یک دایرة تولیدی کارگرانی که یک نوع کار انجام می دهند ، دارای نرخ هر ساعت کار متفاوتی باشند ، استفاده از ساعات کار مستقیم به عنوان مبنای جذب هزینه های سربار کارخانه بر هزینه کار مستقیم ارجحیت دارد.

ساعت کار ماشین

اگر ماشین آلات یک کارخانه کاملأ اتوماتیک باشند ، ساعت کار ماشین مناسب ترین مبنا جهت جذب هزینه های سربار کارخانه می باشد. برای اینکه بعضی از هزینه های سربار کارخانه مانند تعمیر و نگهداری و استهلاک ارتباط مستقیم به ساعت کار ماشین پیدا می کنند.  در بعضی از کارخانه ها رابطة ثابتی بین ساعات کار ماشین و ساعات کار مستقیم وجود دارد. به طور مثال ، اگر در یک دایره تولیدی بر روی دو ماشین یک نفر کارگر کار کند ، در چنین شرایطی ، جهت تسهیم هزینه های سربار کارخانه می توان از ساعات کار مستقیم یا هزینه کار مستقیم (اگر نرخ هر ساعت کار مستقیم کلیه کارگران در یک دایره تقریبأ یکسان باشد) به جای ساعات کار ماشین استفاده کرد.

سربار واقعی

هزینه هایی هستند که در طول دورة مالی به صورت واقعی و عینی به مصرف رسیده و بهای تمام شدة آنها نقداً پرداخت شده یا تعهد گردیده است. همچنین کلیه هزینه هایی که باید از طریق انجام اصلاحات ، در پایان دورة مالی به عنوان هزینه های سربار شناسایی و در حساب های مربوط به ثبت برسند.

از نظر مدیران ، استفاده از هزینه های واقعی برای تصمیم گیری ، به تنهایی کاربرد چندانی ندارد ، زیرا این هزینه ها عملاً به وقوع پیوسته و ملاک مناسبی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی تولید در آینده نخواهد بود. همچنین ممکن است در مقایسه با آنچه که می بایست واقع می شد ، دارای انحرافات مثبت یا منفی باشد؛ به طوری که حتی پیش بینی و وقوع آنها در ابتدای دورة مالی مشکل به نظر می رسیده است.

بسیاری از هزینه های واقعی سربار ، معمولاً در پایان دورة مالی مشخص می شود. یعنی زمانی که تولید انجام شده و هزینه ها اعم از مستقیم یا غیر مستقیم به مصرف رسیده اند و هزینه های پیش بینی شدة سربار عملاً بر اساس نرخ های از پیش تعیین شده به حساب محصولات در جریان ساخت منظور گردیده است.

بنابراین در پایان دورة مالی ، اختلاف بین هزینه های واقعی و هزینه های پیش بینی شدة سربار ، باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

نرم افزار حقوق و دستمزد نوین | بهترین نرم افزار حقوق و دستمزد رایگان | دانلود رایگان نرم افزار حقوق و دستمزد هلو | دانلود نرم افزار حقوق و دستمزد هلو | نرم افزار حقوق و دستمزد

طبقه بندی هزینه های سربار

هزینه های سربار را می توان به طرق مختلف طبقه بندی نمود. انتخاب هر طریقه ، برای رسیدن به اهداف خاصی صورت می گیرد. در این قسمت به دو نوع از متداول ترین روش های طبقه بندی اشاره می کنیم :

1-سربار مستقیم و سربار غیر مستقیم : سربار مستقیم ، هزینه هایی هستند که مستقیمأ به دایره یا ماشین بخصوص ارتباط داشته باشند مانند : هزینه های مربوط به یک دایرة معین شامل : مواد سوختی ، هزینة سرپرستی ، دستمزد غیر مستقیم ، اضافه کاری ، تعمیر و نگاهداری ماشین آلات ، استهلاک ساختمان و تجهیزات و …

-سربار غیر مستقیم ، هزینه هایی هستند که مشترکأ توسط دوایر مختلف به مصرف می رسند به طوری که نمی توان آنها را مستقیمأ به حساب یک دایرة تولیدی یا خدماتی یا ماشین به خصوص منظور نمود. مانند : هزینة (شنایی ، اجاره ، استهلاک و حرارت مرکزی) ساختمان کارخانه.

یکی از هدف های طبقه بندی هزینه های سربار به مستقیم و غیر مستقیم ، تعیین سود آوری محصولات مختلف و مشخص کردن سهم هر دایره در سود مؤسسه می باشد.

هزینه های سربار به سه گروه : سربار ساخت ، سربار اداری و تشکیلاتی و سربار توزیع و فروش ، تقسیم می شود.  سربار ساخت ، به حساب کالای در جریان ساخت منظور می گردد ، ولی سربار اداری و تشکیلاتی و سربار توزیع و فروش جزء هزینه های دورة مالی است و به حساب سود و زیان انتقال می یابد.

سربار ساخت ، شامل کلیه هزینه های تولید ، به غیر از مواد خام و دستمزد مستقیم است و دارای اصطلاحات دیگری مانند سربار کارخانه ، هزینه های غیر مستقیم تولید ، هزینه های عمومی کارخانه می باشد.

2-سربار ثابت ، سربار متغیر و سربار نیمه متغیر : این طریقه یکی از مفید ترین شیوه های طبقه بندی است ؛ زیرا تصمیم گیری در مورد حجم تولید ، قیمت گذاری محصولات و کنترل هزینه ها به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده را برای مدیران ممکن می سازد.

باید بدانیم که این شیوه ، مانع از طبقه بندی قبلی هزینه ها براساس مستقیم و غیر مستقیم نیست ، بلکه در بسیاری از موارد ، این دو شیوة طبقه بندی با یکدیگر تلفیق می شوند.

گردآوری اقلام سربار

برای جمع آوری هزینه های سربار ، به مدارک اولیه و و اصلی از قبیل مدارک خرید ، برگه های درخواست مواد و ملزومات ، کارت های ثبت اوقات کار و سایر ضمائم اسناد نیاز می باشد که به وسیلة آنها باید هزینه ها را شناسایی و تجزیه و تحلیل و طبقه بندی نمود و جزئیات هزینه های مربوط به هر مرکز هزینه را در دفتر معین هزینه ، منعکس کرد.

مهمترین هدف گردآوری هزینه های سربار کارخانه ، جمع آوری اطلاعات برای کنترل این هزینه ها می باشد.

اعمال کنترل با انجام این اقدامات صورت می گیرد:

1-گزارش اطلاعات مربوط به هزینه های هر دایره به سرپرستان آن دایره.

2- مقایسه هزینه های واقعی انجام شده در کارخانه با هزینه های پیش بینی شده ، در اول دوره برای سطح فعالیت مورد نظر.

ارتباط سربار با مراکز هزینه

مرکز هزینه : مرکز هزینه ، قسمتی از یک واحد تولیدی می باشد که در آنجا برای تولید محصول یا ارائه خدمات ، هزینه هایی به مصرف می رسد. به عبارت دیگر ، هر دایره ای که در به وجود آوردن هزینه سهیم باشد ، یک مرکز هزینه است. معمولاً مراکز هزینه همان دوایر می باشند ، اگر چه ، یک دایره ممکن است از چند مرکز هزینه تشکیل شده باشد. بنابراین ، یک سفارش ، یک مرحله ، یک قسمت و حتی یک ماشین می تواند یک مرکز هزینه باشد. هر چه تعداد مراکز هزینه بیشتر باشد ، کنترل هزینه ها دقیق تر خواهد بود. مراکز هزینة ی واحد تولیدی ، به دوایر تولیدی و دوایر خدماتی تقسیم می شوند.

1-دوایر تولیدی : دوایری هستند که مستقیماً در تولید محصول دخالت دارند و عملیات تولیدی در آنجا صورت می گیرد. به طور مثال ، برش کاری ، خم کاری ، جوش کاری ، رنگ کاری ، نمونه هایی از دوایر تولیدی یک کارخانة سازندة مبل و صندلی فلزی می باشند.

2-دوایر خدماتی : دوایری هستند که به طور مستقیم در تولید محصول دخالت ندارند ، ولی خدماتی به سایر دوایر ارائه می دهند. به طور مثال ، تعمیرات ، کارگزینی ، رستوران و حسابداری ، نمونه هایی از دوایر خدماتی هستند. تفکیک مراکز هزینه به دوایر تولیدی و خدماتی برای کنترل هر چه بیشتر هزینه های سربار کارخانه و محاسبة هزینه های انجام شده در هر مرکز هزینه ، صورت می گیرد.

پس از شناسایی مراکز هزینه در مؤسسات تولیدی لازم است ارتباط هر هزینه با مراکز هزینه تعیین گردد. به عبارت دیگر ، باید مشخص شود که هر مرکز هزینه چه نقشی در به وجود آوردن یک هزینه داشته و چه سهمی از آن هزینه خواهد داشت. این عمل با انجام تسهیم اولیه ، براساس مبناهای مناسب صورت می گیرد.

هزینه های واقعی سربار کارخانه

هزینه های واقعی سربار کارخانه به صورت روزانه یا دوره ای انجام و ثبت می گردد. برای کنترل هزینه های سربار کارخانه ، در دفتر کل از حساب کنترل سربار کارخانه استفاده می شود. حساب کنترل سربار کارخانه دارای معین برای هر نوع عامل هزینه مانند استهلاک ، سوخت و روشنایی می باشد. ماندة حساب کنترل سربار کارخانه باید با جمع ماندة معین های آن مساوی باشد. اصولاً ، در شرکت های تولیدی برای ثبت هزینه های واقعی سربار کارخانه از کارت هزینه سربار کارخانه استفاده می کنند و برای هر دایره (تولیدی و خدماتی) کارت هزینة سربار کارخانة جداگانه ای نگهداری می شود. کارت هزینة سربار کارخانة معین حساب کنترل سربار کارخانه می باشد.

تسهیم هزینه های سربار

هزینه های سربار کارخانه ممکن است با تمام دوایر و یا فقط با دایرة معینی از کارخانه ارتباط داشته باشد. با توجه به اینکه ساخت محصول در دوایر تولیدی صورت می گیرد ، با انتقال هزینه های سربار به این دوایر ، امکان محاسبة بهای تمام شدة محصول فراهم خواهد شد.

هزینه های سربار کارخانه به دو صورت ، به دوایر تسهیم می گردد :

1-تسهیم مستقیم : هزینه هایی که منحصراً در یک دایره ، اعم از تولیدی یا خدماتی به مصرف می رسند ، باید مستقیماً به حساب همان دایره منظور نمود. بعضی از این هزینه ها عبارتند از : هزینة تعمیر ماشین آلات یک دایرة تولیدی یا هزینة حقوق و دستمزد کارکنان رستوران کارخانه که یک دایرة خدماتی است.

2-تسهیم براساس مبنای مناسب : هزینه هایی که در دوایر مختلف کارخانه اعم از تولیدی و خدماتی به مصرف می رسند ، باید بر اساس مبناهای مناسب بین دوایر استفاده کننده تسهیم شوند. این قبیل هزینه ها را اصطلاحاً هزینه های عمومی کارخانه گویند. مانند : هزینة حرارت مرکزی ، برق مصرفی ، عوارض نوسازی کارخانه و …

مبانی تسهیم هزینه های سربار– قبل از تسهیم هزینه ها براساس مبنای مناسب به دوایری که در به وجود آوردن آن نقش داشته اند ، شناخت مبانی تسهیم ضروری است.

انتخاب مبنای مناسب برای تسهیم هزینه های عمومی کارخانه ، کار آسانی نیست و تا حدود زیادی به سیستم حسابداری بهای تمام شدهو شرایط واحد تولیدی ارتباط دارد.

مبنای انتخاب شده برای تسهیم هر یک از هزینه های سربار ، باید حتی الامکان رابطة منطقی با آن هزینه داشته باشد و برای هر هزینه ، مبنایی انتخاب شود که در ارتباط مستقیم با آن هزینه بوده و حاکی از دلیل به وجود آوردن آن باشد.

مثال 1 : هزینة استهلاک ساختمان کارخانه ، بر مبنای مساحت زیر بنا به دوایر مختلف تسهیم می گردد. این هزینه با مساحت زیر بنای دوایر رابطة مستقیم دارد ، زیرا ساختمان های وسیع تر ، هزینة استهلاک بیشتری خواهند داشت.

مثال 2 : هزینة بیمه های اجتماعی (سهم کارفرما) ، بر مبنای دستمزد کارکنان به دوایر مختلف تسهیم می گردد. دلیل به وجود آمدن این هزینه ، حقوق و دستمزد کارکنان است ، زیرا براساس 20% حقوق و دستمزد محاسبه شده است.

بعضی از هزینه های سربار را می توان براساس مبناهای مختلف به دوایر تسهیم نمود. در این صورت ، باید مبنای مناسب ترین مبنا به آن هزینه –که در دسترس می باشد- انتخاب گردد. مانند هزینة برق مصرفی که مبنای تسهیم آن به ترتیب ، کنتور ، تعداد شعله و مساحت زیر بنا می باشد.

همچنین ، ممکن است چند هزینه دارای یک مبنا باشند. مانند : هزینة اجاره ، استهلاک و تعمیر ساختمان که مبنای تسهیم آنها مساحت زیر بنا می باشد.

مبنای تسهیم برخی از هزینه های سربار در جدول زیر ارائه گردیده است :

شماره

عنوان هزینه

مبنای تسهیم

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

هزینة بیمه های اجتماعی کارگران

هزینة بیمه حوادث ناشی از کار

هزینة بیمة ساختمان ، تأسیسات و ماشین آلات

هزینة استهلاک ساختمان

هزینة استهلاک ماشین آلات

هزینة سوخت و روشنایی

هزینة اجاره ساختمان

هزینة برق صنعتی

هزینة رفاهی کارگران

هزینة آب بها

هزینة حرارت مرکزی

هزینة حمل به داخل

هزینة سرپرستی

هزینة تلفن و اینترنت

دستمزد مستقیم

تعداد کارگران

ارزش ساختمان ، تأسیسات و ماشین آلات

مساحت زیر بنا

ساعت کارماشین-تعداد تولید-ارزش ماشین آلات

برآوردهای فنی – مساحت زیر بنا

مساحت زیر بنا

ساعت کار ماشین

تعداد کارگران

کنتور – برآوردهای فنی

برآوردهای فنی – مساحت زیر بنا

مواد مصرفی

تعداد کارکنان

تعداد کارکنان – تعداد کاربران اینترنت

تسهیم اولیه

پس از شناسایی هزینه های عمومی و تفکیک مراکز هزینه ، اولین قدم در تسهیم هزینه های سربار عمومی ، سرشکن کردن هر هزینه به مراکز هزینه ، با استفاده از مبنای تسهیم می باشد. این عمل تسهیم اولیه گویند. به بیان دیگر ، تسهیم اولیه عبارت است از سرشکن کردن هزینه های غیر مستقیم عمومی به دوایر تولیدی و واحدهای خدماتی براساس مبناهای مناسب.

تسهیم ثانویه

قبلاً اشاره شد که قسمت های مختلف یک کارخانه ، به دوایر تولیدی و خدماتی تقسیم می شوند. دوایر خدماتی ، به منظور تسهیل در امر تولید و کمک به آن ایجاد شده اند و هزینه های این دوایر باید بر اساس معیارهای سنجیده و قابل قبول ، بین دوایر تولیدی سرشکن گردد. این عمل را تسهیم ثانویه گویند. به عبارت دیگر ، تسهیم ثانویه سرشکن کردن هزینه های دوایر خدماتی به دوایر تولیدی بر مبنایی مناسب می باشد. این عمل ، برای محاسبة بهای تمام شدة محصولات ضروریست.

معمولاً در مؤسسات ، دوایر خدماتی علاوه بر ارائه خدمت به دوایر تولیدی ، با یکدیگر نیز تبادل خدمت می نمایند.

برای انجام تسهیم ثانویه ، ابتدا باید رابطة هر دایرة خدماتی با سایر دوایر مشخص گردد و حتی الامکان مبنایی انتخاب شود که نشان دهندة این ارتباط باشد.

دلیل انجام تسهیم ثانویه ، انتقال هزینه های دوایر خدماتی به واحد های تولیدی به تناسب استفاده از سرویس آنها می باشد. زیرا دوایر خدماتی به علت عدم تولید محصول ، امکان بازیافت هزینه های خود را نخواهند داشت.

به عنوان مثال ، می توان از دو دایرة خدماتی رستوران و حسابداری نام برد که به یکدیگر خدمات متقابل ارائه می دهند. دایرة حسابداری کلیة اسناد مربوط به خریدهای رستوران را جمع آوری می کند و بهای تمام شدة خدمات انجام شده توسط دایرة رستوران را محاسبه می نماید. دایرة رستوران نیز غذای کارکنان دایرة حسابداری را تأمین می نماید.

روش های تسهیم ثانویه ، عبارتند از : روش مستقیم ، روش یک طرفه و روش دو طرفه.

تسهیم ثانویه به روش مستقیم : در این روش ، از خدمات متقابل دوایر خدماتی به یکدیگر صرف نظر می شود و سهم هزینة هر دایرة خدماتی از تسهیم اولیه ، مستقیماً به دوایر تولیدی سرشکن می گردد. به همین دلیل نتایج حاصل از این روش ، چندان مطلوب و دقیق نیست.

تسهیم ثانویه به روش یک طرفه : در این روش ، از خدمات برخی دوایر سرویس دهنده به دوایر خدماتی دیگر ، به علت ناچیز بودن آن ، صرف نظر می شود و هزینة هر دایرة خدماتی به صورت یک طرفه به دوایر تولیدی و سایر دوایر خدماتی سرشکن می گردد.

تسهیم ثانویه به روش دو طرفه : در این روش ، خدمات متقابل دوایر خدماتی به یکدیگر به طور دقیق در نظر گرفته می شود و هزینة هر دایرة خدماتی به دوایر تولیدی و دوایر خدماتی استفاده کننده ، سرشکن می گردد. به همین دلیل ، استفاده از این روش ، صرف نظر از نتایج دقیقی که به دست می دهد ، مستلزم محاسبات پیچیده و طولانی خواهد بود.

با مقایسة سه روش یاد شده می توان گفت ، روش یک طرفه دارای محاسباتی کوتاه تر از روش دو طرفه است و به نتایج دقیق تر از روش مستقیم منجر می شود. از این رو ، بسیاری از واحدهای تولیدی ، برای تسهیم ثانویه ، روش یک طرفه را ترجیح می دهند که به توضیح آن می پردازیم.

تسهیم ثانویه به روش یک طرفه : این روش ، در شرایطی به کار گرفته می شود که بعضی از دوایر خدماتی ، به صورت یک طرفه به دوایر دیگر خدماتی سرویس می دهند ولی از آنها سرویس نمی گیرند ، البته کمتر دایره ای ممکن است یافت شود که از سرویس متقابل سایر دوایر بی نیاز باشد ، ولی سرویس متقابل دریافتی یک دایرة خدماتی از دایرة خدماتی دیگر ممکن است آن قدر ناچیز باشد که بتوان از آن صرف نظر نمود.

برای سهولت بیان مطلب ، ب دایرة خدماتی که از سرویس سایر دوایر بی نیاز است ، دایرة خدماتی مستقل می گوییم.

از آن جا که دایرة خدماتی مستقل از سرویس سایر دوایر خدماتی استفاده نمی کند ، ابتدا باید هزینه های این دایره بر اساس مبنایی مناسب به دوایر سرویس گیرنده سرشکن گردد تا هزینة قابل تسهیم دوایر خدماتی دیگر مشخص شود. به عبارت دیگر ، در روش فوق حق تقدم تسهیم با دایرة خدماتی مستقل می باشد. به همین ترتیب ، باید عمل تسهیم را برای سایر دوایر خدماتی ادامه داد تا هزینه به دوایر تولیدی سرشکن گردد.

اگر دایرة خدماتی مستقل ، مشخص نباشد ، دایره ای که از تسهیم اولیه سهم بیشتری دارد ، به عنوان دایرة سرویس دهنده افزایش می یابد.

برآورد هزینه های سربار کارخانه

از آنجایی که رقم دقیق هزینه های سربار در ابتدای هر دوره مشخص نیست و با توجه به لزوم تعیین بهای تمام شده محصولات در طول دوره و قبل از اتمام دوره مالی ، بودجه (برآورد) هزینه های سربار کارخانه براساس سطح تولید برآورد شده قبل از شروع دوره مالی تهیه می گردد. برای تهیة بودجة هزینه های سربار کارخانه ، باید اقلام هزینه های سربار کارخانه به ثابت و متغیر طبقه بندی گردند. هزینه های نیمه متغیر نیز باید به اجزای ثابت و متغیر تفکیک شوند. کل هزینه های ثابت در دامنه مربوط فعالیت با تغییر سطح تولید تغییر نمی کند.

بنابراین ، سطح تولید عامل تعیین کننده ای در تعیین کل هزینه های ثابت نمی باشد. از طرف دیگر ، کل هزینه های متغیر با تغییر سطح تولید تغییر می کند. بنابراین ، سطح تولید عامل تعیین کننده ای در تعیین هزینه های متغیر می باشد. کل هزینه های متغیر از حاصل ضرب هزینه متغیر هر واحد در سطح تولید برآورد شده به دست می آید. از این رو ، برای تعیین سربار متغیر برآورد شده ، ابتدا باید سطح تولید برآورد شده برای دوره بعد تعیین گردد.

حسابداری چیسـت؟

نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه

نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه براساس هزینه های برآورد شدة سربار کارخانه و سطح تولید برآورد شده در ابتدای دورة مالی به قرار زیر محاسبه می گردد:

برآورد سطح تولید /  برآورد هزینه های سربار کارخانه = نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه

قابلیت اعتماد نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه بستگی به دقت برآورد هزینه های سربار کارخانه و برآورد سطح تولید دارد.

حساب کنترل سربار ساخت

برای گردآوری هزینه های سربار ، حسابی تحت عنوان حساب کنترل سربار ساخت در دفتر کل ، در نظر گرفته می شود.

هدف از افتتاح این حساب ، ثبت هزینه های واقعی و هزینه های جذب شدة سربار می باشد.

به این ترتیب که هزینه های واقعی سربار در بدهکار حساب کنترل سربار ساخت و هزینه های جذب شدة سربار در بستانکار حساب کنترل سربار ثبت می گردد.

در پایان دورة مالی ، ماندة حساب کنترل سربار ساخت نشان دهندة کسر یا اضافة جذب سربار خواهد بود.

سربار ساخت جذب شده

پس از تعیین نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه که در ابتدای دورة مالی محاسبه می گردد ، از این نرخ جهت تخصیص هزینه های سربار کارخانه به محصولات تولید شده استفاده می شود. سربار جذب شدة کارخانه از رابطة زیر به دست می آید :

نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه * مبنای واقعی = سربار جذب شده کارخانه

نحوة ثبت سربار ساخت جذب شده در دفتر روزنامه ، به این صورت است که پس از محاسبة سربار ساخت جذب شده ، معادل مبلغ به دست آمده ، حساب کالای در جریان ساخت ، بدهکار و حساب کنترل سربار ساخت ، بستانکار می گردد.

حساب کالای در جریان ساخت                       xxx

         حساب کنترل سربار ساخت                                 xxx

ثبت سربار ساخت جذب شده

مثال : با توجه به نرخ جذب سربار محاسبه شده ، چنانچه کار انجام شده (واقعی) در دایرة تولید کولر ، 5500 ساعت و در دایرة تولید بخاری ، 6200 ساعت باشد ، سربار جذب شدة هر دایره به این طریق محاسبه و ثبت می گردد.

سربار جذب شدة دایرة تولید کولر           886527=1611868*5500

سربار جذب شدة دایرة تولید بخاری       895.189=1443835*6200

حساب کالای درجریان ساخت (تولید کولر)             886,527

         حساب کنترل سربار ساخت (تولید کولر)            886,527

ثبت سربار جذب شدة دایرة تولید کولر

——————————————————-

حساب کالای درجریان ساخت (تولید بخاری)             895,189

حساب کنترل سربار ساخت (تولید بخاری)            895,189

ثبت سربار جذب شدة دایرة تولید کولر

ثبت هزینه های واقعی سربار

در طول دورة مالی ، زمانی که هزینه های واقعی سربار ، به تدریج تحقق می یابد ، به حساب کنترل سربار ساخت ، بدهکار شده ، جزئیات آن به حساب های دفتر معین هزینه انتقال می یابد. ثبت سند روزنامة هزینه های واقعی سربار ، به این صورت می باشد :

ثبت هزینه های واقعی سربار

تعیین کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه

در پایان دورة مالی ، هزینه های واقعی انجام شده در کارخانه باید به دوایر تولیدی و خدماتی تسهیم شود. سپس هزینة دوایر خدماتی به دوایر تولیدی سرشکن گردد. نتیجة به دست آمده از این عمل ، نشان دهندة سربار واقعی هر یک از ادارات تولیدی خواهد بود که به بدهکار حساب کنترل سربار ساخت آن دایره منظور شده است. از سوی دیگر ، در طول دورة مالی ، سربار هر دایرة تولیدی با نرخ از پیش تعیین شده ، به محصولات سرشکن گردیده که در بستانکار حساب کنترل سربار ساخت آن دایره منظور شده است. (سربار جذب شده)

ماندة حساب کنترل سربار ساخت هر دایرة تولیدی ، نشان دهندة کسر یا اضافه جذب سربار همان دایره خواهد بود.

در صورتی که سربار واقعی هر دایرة تولیدی بیشتر از جذب شدة آن دایره باشد ، حساب کنترل سربار ساخت ، دارای ماندة بدهکار خواهد بود (کسر جذب سربار) ، که با حساب کسر یا اضافه جذب سربار بسته می شود.

حساب کسر یا اضافه جذب سربار                                      xxx

                  حساب کنترل سربار ساخت                                         xxx

ثبت کسر جذب سربار ساخت

اگر سربار واقعی ، کمتر از سربار جذب شده باشد ، حساب کنترل سربار ساخت ، دارای ماندة بستانکار خواهد بود (اضافه جذب سربار) که با حساب کسر یا اضافه جذب سربار بسته می شود.

حساب کنترل سربار ساخت                                              xxx

              حساب کسر یا اضافه جذب سربار                                         xxx

ثبت اضافه جذب سربار ساخت

کسر یا اضافه جذب سربار را می توان در پایان هر سه ماه ، محاسبه نمود ولی محاسبة آن در پایان دورة مالی متداول تر است.

کسر یا اضافه جذب سربار از رابطة زیر محاسبه می شود :

سربار جذب شده – سربار واقعی = کسر جذب سربار

سربار واقعی – سربار جذب شده = اضافه جذب سربار

حساب کسر یا اضافه جذب سربار ، از جمله حساب های موقت است ، بنابراین ، باید در پایان دورة مالی بسته شود. این امر ، به دو روش صورت می گیرد :

الف- اگر ماندة حساب کسر یا اضافة جذب سربار کارخانه مبلغ جزئی باشد ، با حساب قیمت تمام شدة کالای فروش رفته ، بسته می شود.

چنانچه کسر جذب سربار وجود داشته باشد ، ماندة حساب کسر یا اضافه جذب سربار ، بدهکار و در صورتی که اضافه جذب سربار موجود باشد ماندة حساب کسر یا اضافه جذب سربار ، بستانکار خواهد بود. ثبت های بستن این حساب ، در هریک از حالات یاد شده به این صورت است :

حساب قیمت تمام شدة کالای فروش رفته                        xxx

        حساب کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه                                   xxx

بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار بابت کسر جذب

————————————————

حساب کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه                        xxx

       حساب قیمت تمام شدة کالای فروش رفته                                   xxx

بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار بابت اضافه جذب

————————————————

پس از انتقال کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه به حساب قیمت تمام شدة کالای فروش رفته ، قیمت تمام شدة کالای فروش رفته که با سربار جذب شده محاسبه گردیده بود ، به قیمت تمام شدة واقعی تبدیل خواهد شد.

ب- اگر کسر یا اضافه جذب سربار ساخت ، رقم عمده ای باشد ، باید مبلغ مذکور متناسب با موجودی کالای در جریان ساخت ، موجودی کالای ساخته شدة پایان دوره و قیمت تمام شدة کالای فروش رفته ، به حساب های مذکور منتقل گردد.

 
 
 
 
 

طبقه‌ بندی هزینه‌‌های سربار چیست؟

طبقه‌ بندی هزینه‌‌های سربار :  از مهمترین و رایج ترین روش های طبقه بندی به دونوع زیر می توان اشاره کرد.    سربار مستقیم و سربار غیر مستقیم:

سربار مستقیم، به هزینه‌هایی که مستقیم به  ماشین مخصوصی  مرتبط باشند. مانند: هزینه‌ های مربوط به یک دایره معین است. شامل : مواد های  سوختی، هزینه های سرپرستی، دستمزد های غیر مستقیم ، تعمیر ماشین آلات و غیره.  سربار مستقیم گویند.

سربار غیر مستقیم، هزینه‌هایی که نمی‌ شود آنها را مستقیم  به حساب یک بخش تولیدی و یا بخش خدماتی اختصاص داد. مانند هزینه برق، اجاره و غیره
از مهم ترین اهداف  طبقه‌بندی هزینه‌های سربار به مستقیم و غیر مستقیم، تعیین کردن  سود آور بودن محصول های مختلف و مشخص نمودن  سهم هر دایره در سود شرکت یا موسسه  می‌ باشد.

سربار ثابت، سربار متغیر و سربار نیمه متغیر: این طبقه بندی با هدف رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده مدیران با تصمیم گیری در مورد حجم تولید، نرخ گذاری محصولات و کنترل هزینه ‌ها.

 گروه بندی هزینه‌های سربار  

سربار ساخت (هزینه‌های عمومی‌کارخانه): در حساب کالای در جریان ساخت ثبت می گردد.  و شامل هزینه‌ های تولید ، به غیر از مواد خام و دستمزد مستقیم.

سربار اداری و تشکیلاتی: جزء هزینه‌ های دوره مالی می باشد  و در  حساب سود و زیان منتقل می شود.

سربار توزیع و فروش: جزء هزینه ‌های دوره مالی است و در  حساب سود و زیان منتقل می شود.

۳ طبقه بندی اصلی و ۶ نمونه مهم سربار هزینه

 

در حسابداری و رسیدگی به امور مالی هر کسب و کاری یکی از مهم ترین بخش هایی که باید با دقت بررسی شود هزینه سربار است.

از آنجایی که این هزینه ها پراکنده و حتی با مبالغ جزئی هستند شاید در نگاه اول موثر به نظر نیایند؛ اما زمانی که انواع این هزینه را بشناسیم و
بدانیم که مجموعا چه مقدار قابل توجهی هستند، اهمیت مدیریت آن را بیشتر درک می کنیم.

به همین دلیل در این مقاله ابتدا با تعریف این مفهوم و سپس با انواع هزینه های زیر مجموعه آن آشنا می شویم.

همراه ما باشید.

1# مفهوم هزینه سربار چیست؟

در پاسخ به این سوال که سربار چیست می توان گفت که
سربار به هزینه های جاری کسب و کار اشاره دارد که مستقیماً به ایجاد یک محصول یا خدمات ختم نمی شود.

سربار برای بودجه بندی و برای تعیین میزان هزینه شرکت برای تولید محصولات یا خدمات خود جهت کسب سود بسیار مهم است.

به طور خلاصه، سربار هزینه ای است که برای حمایت از تجارت انجام می شود در حالی که
ارتباط مستقیمی با یک محصول یا خدمات خاص ندارد.

یک شرکت باید بدون توجه به عدم فروش و یا فروش کم شرکت، هزینه های سربار را به طور مداوم پرداخت کند.

به عنوان مثال، یک تجارت مبتنی بر خدمات با یک دفتر دارای هزینه های مازاد مانند اجاره، آب و برق و بیمه است که
علاوه بر هزینه های مستقیم ارائه خدمات باید پرداخت شود.

هزینه های مربوط به سربار مستقیما بر سودآوری کلی کسب و کار تأثیر می گذارد.

هزینه سربار چیست

این شرکت باید هزینه های سربار را تعیین کند تا درآمد خالص خود را تعیین کند.

درآمد خالص با کسر کلیه هزینه های مربوط به تولید و سربار از میزان درآمد خالص شرکت محاسبه می شود که
از آن به عنوان خط اصلی نیز یاد می شود.

2# طبقه بندی هزینه های سربار

هزینه های سربار می تواند ثابت، متغیر یا نیمه متغیر باشد که
بسته به نوع تجارت و صنعتی که در آن فعالیت می کند متفاوت است.

 
این را هم ببینید
 
5 دسته اصلی هزینه ها در حسابداری
 

1-2# هزینه سربار ثابت چیست؟

سربار ثابت هزینه هایی است که هر ماه ثابت می مانند و
با تغییر در سطح فعالیت های تجاری تغییر نمی کنند.

نمونه هایی از سربار ثابت شامل حقوق کارکنان، اجاره، مالیات بر دارایی، استهلاک دارایی ها و مجوزهای دولتی است.

2-2# هزینه سربار متغیر چیست؟

سربار متغیر

سربار متغیر هزینه هایی است که با توجه به سطح فعالیت های تجاری متفاوت است و
با سطوح مختلف فعالیت تجاری می تواند کم یا زیاد شود.

در این نوع از هزینه های سربار، با فعالیت های تجاری در سطح بالا، هزینه ها افزایش می یابد اما
با کاهش فعالیت ها، هزینه های اساسی به طور قابل توجهی کاهش می یابد یا حتی حذف می شود.

نمونه هایی از سربار متغیر شامل هزینه های حمل و نقل، لوازم اداری، هزینه های تبلیغات و بازاریابی، هزینه های خدمات مشاوره ای، هزینه های حقوقی و همچنین نگهداری و تعمیر تجهیزات است.

3-2# هزینه سربار نیمه متغیر چیست؟

سربار نیمه متغیر

هزینه های سربار نیمه متغیر دارای برخی از ویژگی های هر دو هزینه ثابت و متغیر است.

یک تجارت ممکن است در هر زمان چنین هزینه هایی را متحمل شود،
حتی اگر بسته به سطح فعالیت تجاری هزینه دقیق آن در نوسان باشد.

سربار نیمه متغیر ممکن است دارای نرخ پایه باشد که شرکت باید در هر سطح از فعالیت پرداخت کند.

همچنین این هزینه پایه ممکن است همراه با یک هزینه متغیر با توجه به سطح استفاده و فعالیت تجاری باشد.

نمونه هایی از هزینه های سربار نیمه متغیر شامل کمیسیون های فروش، استفاده از وسایل نقلیه و برخی از سرویس های جانبی مانند هزینه های برق و آب است که
یک بار ثابت به علاوه یک هزینه اضافی بر اساس استفاده دارند.

به بیان ساده بسیاری از هزینه های آب و برق نیمه متغیر است که
بخشی از آن ثابت است مانند هزینه روشنایی کارخانه اما
بخشی از آن مربوط به تولید محصول است که با کاهش و افزایش تولید کم و زیاد می شود.

این نوع از هزینه های مصرفی را نیمه متغیر می گویند.

3# نمونه هایی از هزینه های سربار

نمونه هایی از سربار

هزینه های سربار در تعیین میزان هزینه شرکت برای تولید یا خدمات خود جهت تولید سود مهم است.

متداول ترین هزینه های سربار که هر مشاغل متحمل می شود شامل موارد زیر است:

1-3# اجاره

اجاره بها هزینه ای است که یک تجارت برای استفاده از محل کار خود پرداخت می کند.

همچنین ممکن است ملک خریداری شده باشد و آن کسب و کار پرداخت وام را انجام دهد.

اجاره ماهانه، سه ماهه یا سالانه پرداخت می شود، همانطور که در قرارداد اجاره با موجر توافق شده است.

روش کاهش هزینه های اجاره در سربار چیست؟

برای کاهش هزینه های سربار زمانی که کسب و کار فروش کندی را تجربه می کند،
می توان با مذاکره در مورد هزینه های اجاره یا انتقال به اماکن ارزان قیمت، این هزینه را کاهش دهد.

2-3# هزینه های اداری

هزینه های اداری

هزینه های اداری هزینه های مربوط به اداره عادی تجارت است و
ممکن است شامل هزینه های پرداختی به یک مسئول پذیرش، حسابدار، نظافتچی و غیره باشد.

این هزینه ها به عنوان هزینه های سربار تلقی می شوند زیرا
مستقیماً با عملکرد خاصی از تجارت ارتباط ندارند چرا که
هزینه های اداری مستقیماً به سودآوری منجر نمی شوند، بلکه از روند کلی تجارت پشتیبانی می کنند.

نمونه هایی از هزینه های اداری ممکن است شامل هزینه های حسابرسی، هزینه های حقوقی، حقوق کارمندان و هزینه های سرگرمی باشد.

روش کاهش هزینه های اداری در سربار چیست؟

یک تجارت می تواند با اخراج برخی از کارمندان خود، تغییر کارمندان از تمام وقت به نیمه وقت، استخدام کارمندان به صورت قراردادی یا حذف برخی هزینه ها مانند سرگرمی و لوازم اداری، هزینه های اداری در سربار را کاهش دهد.

3-3# تاسیسات

تاسیسات، خدماتی اساسی هستند که
تجارت برای پشتیبانی از عملکردهای اصلی خود به آن نیاز دارد.

این تاسیسات ممکن است نمونه هایی از خدمات شهری شامل موارد زیر باشند:

  • آب
  • گاز
  • برق
  • اینترنت
  • فاضلاب
  • خدمات تلفنی و…

روش کاهش هزینه های تاسیسات در سربار چیست؟

یک تجارت اغلب می تواند با مذاکره در مورد نرخ های پایین تر از تامین کنندگان، هزینه های خدماتی نظیر این را کاهش دهد.

4-3# بیمه

هزینه بیمه در سربار چیست؟

هزینه بیمه

بیمه هزینه ای است که یک شرکت برای محافظت از خود در برابر ضررهای مالی متحمل می شود.

انواع مختلفی از پوشش بیمه بسته به ریسکی که ممکن است برای کسب و کار ضرر داشته باشد وجود دارد.

به عنوان مثال، یک تجارت ممکن است برای حفاظت از اموال یا محل کسب و کار خود در برابر خطرات خاصی مانند سیل، خسارت یا سرقت، آتش سوزی و بسیاری از موارد دیگر بیمه خریداری کند.

نوع دیگری از بیمه، بیمه مسئولیت حرفه ای است که
از تجارت (مانند یک شرکت حسابداری یا یک شرکت حقوقی) در قبال مسئولیت ناشی از سو رفتار محافظت می کند.

برخی دیگر از انواع بیمه شامل موارد زیر هستند:

  • درمانی
  • ساختمان
  • مستاجر
  • سیل
  • عمر
  • از کارافتادگی و…

5-3# فروش و بازاریابی

سربار فروش و بازاریابی هزینه های انجام شده در امور بازاریابی محصولات یا خدمات این شرکت به مشتریان بالقوه است.

نمونه هایی از هزینه های سربار فروش و بازاریابی شامل موارد زیر می باشند:

  • هزینه های تبلیغات دیجیتال
  • هزینه های مربوط به شرکت در نمایشگاه ها
  • دستمزد فروشندگان و پورسانت کارکنان فروش
  • هزینه های تبلیغات غیر دیجیتال مانند بیلبوردها، کاتالوگ و بروشور محصولات
  • تمامی فعالیت ها در زمینه معرفی شرکت و برند سازی
  • ایجاد محصولات و خدمات محبوب بین مشتریان جهت رقابت با محصولات مشابه در بازار

6-3# تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه موتوری و ماشین آلات

این هزینه ها در مشاغلی که در فعالیت های خود به وسایل نقلیه موتوری و تجهیزات متکی هستند، مورد نیاز است.

کلیت هزینه ها در این مشاغل عبارتند از:

  • هزینه های مربوط به توزیع
  • هزینه های مربوط به خدمات
  • موارد مربوط به محوطه سازی
  • هزینه های مربوط به خدمات حمل و نقل
  • هزینه های مربوط به اجاره تجهیزات

در مشاغل مختلف وسایل نقلیه موتوری و ماشین آلات باید به طور مداوم نگهداری شوند و
هر زمان خراب شوند باید تعمیر شوند.


 

 

محاسبه اضافه کاری

۶۹ بازديد
نحوه محاسبه اضافه کاری

یکی از مهم‌ترین مباحث در حسابداری حقوق و دستمزد، نحوه محاسبه اضافه کاری، جمعه کاری و تعطیل کاری است. موضوعی که گاهی هم برای کارفرما و هم برای حسابدار چالش برانگیز خواهد بود. به دلیل اهمیت نحوه محاسبه اضافه کاری، تعطیل کاری و جمعه کاری، بر آن شدیم در این مقاله شما را با انجام محاسبات مربوط به این فوق العاده‌های کارکردی نظیر محاسبه اضافه کاری با مثال آشنا نماییم. با ما همراه باشید.

اضافه کاری چیست؟

قبل از تعریف اضافه کاری، باید با میزان ساعت کار موظفی کارگران آشنا شویم. بر اساس ماده 51 قانون کار، ساعات کاری کارگران مشمول قانون کار به صورت زیر تعیین شده است:

  • حداکثر 8 ساعت طی یک روز
  • حداکثر 44 ساعت طی یک هفته

نکته: ساعات کار برای افراد شاغل در مشاغل سخت و زیان‌آور به صورت زیر است:

  • حداکثر 6 ساعت طی یک روز
  • حداکثر 36 ساعت طی یک هفته

تعریف اضافه کاری و شرایط آن بر اساس قانون کار

هرگاه ساعات کاری یک کارگر بیشتر از ساعات کار موظف او در یک روز یا یک ماه شود، کار اضافی، “اضافه کاری” نامیده می‌شود.

 نکته

کار خارج از ساعات کاری، تنها زمانی اضافه کار محاسبه می‌شود که ساعات کار موظفی کارگر طی ماه کامل شده باشد. اگر ساعات کاری در طول ماه از ساعات کار موظفی آن ماه کمتر باشد، کار تحت هر شرایطی اضافه کار محسوب نمی‌شود.

به عنوان مثال شخصی طی هفته 3 روز کاری و روزانه 10:30 ساعت مشغول کار است؛ مجموع کارکرد هفتگی این شخص، 31 ساعت و 30 دقیقه می‌شود. از آنجا که این کارکرد از میزان مقرر در قانون کمتر است، ساعات کار اضافی او در هفته اضافه کار محسوب نمی‌شود.

شرایط قانونی بودن اضافه کاری

بر اساس ماده 59 قانون کار، ارجاع کار اضافی به کاﺭگر در شرایط عادی، تنها با رعایت شرایط زیر مجاز است:

  •  
  • پرداخت 40% اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی
  • بیشتر نشدن تعداد ساعات کار اضافی، از 4 ساعت در روز (مگر در صورت توافق طرفین)

شرایط قانونی بودن اضافه کاری: موافقت کارگر، پرداخت دستمزد بیشتر

نحوه محاسبه اضافه کاری بر اساس قانون کار

با توجه به مقررات قانون کار، نرخ محاسبه اضافه کار در هر ساعت، 40% بیشتر از ساعات کار عادی است. به عبارت دیگر، نحوه محاسبه اضافه کاری 1401 در هر ساعت به صورت زیر خواهد بود:

دستمزد یک ساعت اضافه کاری

1.4 * دستمزد یک ساعت کار عادی

فرمول محاسبه اضافه کاری به ازای هر ساعت کار در سال 1401 بدون سابقه کاری (ریال)

 266,105 = 1.4 * (7.33 ÷ 1,393,250)

فرمول اضافه کاری به ازای هر ساعت کار در سال 1401 با یک سال سابقه کاری (ریال)

279,475 = 1.4 * (7.33 ÷ (70,000 + 1,393,250))

جدول نحوه محاسبه اضافه کاری 1401

مبنای محاسبه اضافه کاری چیست؟

ملاک محاسبه اضافه کاری دستمزد روزانه کارگران بدون در نظر گرفتن حق مسکن و حق و اولاد و بن و مواردی از این قبیل است؛ به این ترتیب داریم:

مبنای محاسبه اضافه کاری

دستمزد روزانه + مزایای به تبع شغل

جدول مبنای محاسبه اضافه کاری

 نکته

مطابق تبصره 3 ماده 36 قانون کار، مزایای رفاهی و انگیزه‌ای از قبیل کمک هزینه مسکن، خواربار و کمک عایله‌مندی، پاداش افزایش تولید و سود سالانه جزو مزد ثابت و مزد مبنا محسوب نمی‌شود. همچنین از آنجا که مطابق بند ب ماده 59 قانون کار، مبنای محاسبه اضافه کاری “مزد” است، در نتیجه مزایای رفاهی و انگیزه‌ای در محاسبه اضافه کاری لحاظ نمی‌شوند.

فرمول محاسبه اضافه کاری

با توجه به نکات فوق، برای محاسبه دستمزد اضافه کاری روزانه و ماهانه از فرمول زیر استفاده می‌شود:

دستمزد روزانه ﺍضافه کاﺭﯼ

تعداد ساعاﺕ ﺍضافه کاﺭﯼ در روز * 140% * (7.33 ÷ دستمزد روزانه)

دستمزد ماهیانه ﺍضافه کاﺭﯼ

تعداد ساعاﺕ ﺍضافه کاﺭﯼ در ماه * 140% * (7.33 ÷ دستمزد روزانه)

فرمول نحوه محاسبه اضافه کاری

میزان اضافه کاری از روی دستگاه کارت ساعت زن هم قابل محاسبه است. برای دیدن ویدیوی محاسبه اضافه کاری از روی دستگاه کارت ساعت زن کلیک نمایید.

تعطیل کاری چیست؟

بر اساس ماده 51 قانون کار، ساعت کار مدت زمانی است که نیروی کار، زمان خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار‌ می‌دهد. حال اگر ایام هفته مصادف با تعطیلات رسمی شود و کارگر با توافق کارفرما به انجام کار در آن روز اشتغال داشته باشد، مستحق دریافت حق الزحمه بیشتری است.

نکتهبر اساس تبصره 1 ماده 62 قانون کار، تعطیل یک روز معین در هفته برای کارگران اجباری است.

فرمول محاسبه اضافه کاری در اکسل

دانلود اکسل محاسبه

نحوه محاسبه تعطیل کاﺭﯼ در قانون کار

تعطیل کاری در واقع نوعی اضافه کاری در روز تعطیل (غیر از جمعه) است؛ از این رو نرخ آن معادل نرخ اضافه کاری و برابر با 40% بیشتر از دستمزد هر ساعت کار عادی و نحوه محاسبه آن با نحوه محاسبه اضافه کاری یکسان است. در نتیجه بر اساس ماده 59 قانون کار، دستمزد هر ساعت کار در روز تعطیل، 40% اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی محاسبه خواهد شد.

دانلود فایل PDF برای 5 تمرین نحوه محاسبه اضافه کاری

دانلود 5 مثال محاسبه اضافه کاری، شب کاری و نوبت کاری

فرمول تعطیل کاری برای هر ساعت کار

دستمزد هر ساعت کار عادی * 1.4

فرمول محاسبه تعطیل کاری 1401

266,105 = 1.4 * (7.33 ÷ 1,393,250)

نحوه محاسبه تعطیل کاری

 نکته

در صورتی که کارگر در روزهای تعطیل رسمی کار کرده و به جای آن روز دیگری تعطیل نشود، محق دریافت اضافه کار است.

نحوه محاسبه تعطیل کاری روز ۱۱ اردیبهشت‌

بر اساس ماده 62 و 63 قانون کار، تعطیلات رسمی کارگران عبارت است از:

  • جمعه
  • تعطیلات رسمی
  • روز جهانی کارگر (11 اردیبهشت)

در نتیجه اشتغال به کار کارگران در روز کارگر، تعطیل کاری محسوب می‌شود. فرقی ندارد که کارفرما او را در روز دیگر تعطیل نماید یا خیر. دقت کنید که محاسبه اضافه کاری روز کارگر همانند نحوه محاسبه اضافه کاری روز تعطیل انجام می‌شود.

جمعه کاری چیست؟

بر اساس ماده 62 قانون کار، روز جمعه روز تعطیل هفتگی کارگران با مزد است. به این ترتیب در صورتی که کارگران به درخواست کارفرما در روز جمعه به انجام کار بپردازند، مستحق دریافت دستمزدی بیش از مقدار تعیین شده در قرارداد کاری خود هستند.

  نکته

در صورتی که کارگر بخشی از ساعات کار موظفی خود را در روز جمعه انجام دهد علیرغم استفاده از ساعات استراحت در روز دیگر هفته، مشمول دریافت مبلغی بیشتر از دستمزد ساعات کار روزهای عادی است.

نحوه محاسبه جمعه کاری

از آنجا که روز جمعه تنها روز تعطیلی هفتگی کارگران است، برای اشتغال به کار در این روز قوانین ویژه‌ای در نظر گرفته شده است؛ بر این اساس نرخ محاسبه دستمزد در روز جمعه دو حالت دارد:

  • جمعه کاری با تعطیل شدن در روز دیگر
  • جمعه کاری بدون تعطیل شدن در روز دیگر

نحوه محاسبه دستمزد جمعه کاری با تعطیل شدن در روز دیگر

بر اساس ماده تبصره 1 ماده 62 قانون کار، تعطیل یک روز معین در هفته برای کارگران اجباری است. به این ترتیب، در صورتی که شخص روز دیگری در هفته به جای روز جمعه تعطیل باشد، دستمزد او برای اشتغال در روز جمعه، در مقابل عدم استفاده از تعطیلی روز جمعه، 40% اضافه بر مزد روزهای عادی خواهد بود .

نرخ هر ساعت جمعه کاری با تعطیلی در روز دیگر

دستمزد هر ساعت کار عادی * 1.4

نحوه محاسبه جمعه کاری با تعطیلی در روز دیگر

نحوه محاسبه دستمزد جمعه کاری بدون تعطیل شدن در روز دیگر

بر اساس تبصره 1 ماده 61 قانون کار، تعطیل یک روز معین در هفته برای کارگرانی که روز جمعه خود را به کار اشتغال دارند، اجباری است. به بیان دیگر، اشتغال در روز جمعه بدون تعطیلی در روز دیگر، غیرقانونی است.

تفاوت اضافه کاری در روز تعطیل و اضافه کاری در روز عادی

 کارگران برای هر ساعت اضافه کاری در روز عادی، 40% اضافه بر دستمزد هر ساعت کار عادی دریافت می‌کنند.

 در صورتی که اضافه کاری در روز تعطیل (اعم از جمعه یا سایر روزهای تعطیل) واقع شود، کارگر برای هر ساعت کار اضافی 40% بابت تعطیل کاری و 40% بابت اضافه کاری دریافت می‌کند. به عبارت دیگر، نرخ هر ساعت اضافه کاری در روز تعطیل، 80% بیشتر از هر ساعت کار عادی است.

نرخ هر ساعت اضافه کاری در روز تعطیل

دستمزد هر ساعت کار عادی * 1.8

نحوه محاسبه اضافه کاری در روز تعطیل

 پکیج آموزش حسابداری حقوق و دستمزد

شب کاری و نوبت کاری چیست؟

  • شب کاری

قانون کار، ساعات کار در روز را از ساعت 6 بامداد تا 10 شب (ساعت 22) در نظر گرفته است. به این ترتیب اشتغال به کار از ساعت 22 تا 6 بامداد روز بعد، شب کاری محسوب می‌شود.

نکته: اگر قسمتی از کار در روز و قسمت دیگر در شب انجام گیرد آن کار مختلط محسوب می‌شود.

  • نوبت کاری

کار نوبتی، کاری است که ساعات آن، در طول ماه گردش دارد؛ به صورتی که نوبت‌های آن در صبح، عصر یا شب قرار می‌گیرد. در نوبت کاری گاهی ساعات کار از 8 ساعت در روز و یا 44 ساعت در هفته بیشتر می‌شود، اما مجموع ساعات کار طی 4 هفته متوالی نباید از 176 ساعت بیشتر شود.

مثال نحوه محاسبه اضافه کاری

 کارگری در اردیبهشت ماه سال 1401، به جز ساعات موظفی روزهای کاری، یک روز (معادل 7.33 ساعت) اضافه کاری در روز جمعه داشته است؛ همچنین کلیه تعطیلات رسمی غیر از روزهای جمعه را معادل ساعات کار عادی مشغول به کار بوده است. در صورتی که حقوق روزانه او برابر با حداقل حقوق سال 1401 و معادل 1,393,250 ریال در روز باشد، حقوق و دستمزد اردیبهشت ماه او را محاسبه نمایید.

 روزهای جمعه و تعطیل در اردیبهشت ماه سال 1401 عبارتند از:

تعداد روزهای جمعه

5

تعداد تعطیلات رسمی (غیر جمعه)

3

روز کارگر (11 اردیبهشت)

1

جدول تعطیلات رسمی اردیبهشت 1401

در نتیجه ساعات کارکرد این کارگر در اردیبهشت 1401 به صورت زیر است:

شرح

محاسبه کارکرد کارگر در اردیبهشت

ساعات کار موظفی اردیبهشت ماه

161 ≈ 22 * 7.33

اضافه کاری در روز جمعه (روز)

1

تعطیل کاری (روز)

3

کارکرد تعطیل کاری روز 11 اردیبهشت (روز کارگر)

1

جدول مثال نحوه محاسبه اضافه کاری و جمعه کاری 1401

با توجه به نرخ محاسبه تعطیل کاری 1401 و همچنین نرخ محاسبه جمعه کاری 1401 در این سال خواهیم داشت:

شرح

محاسبات (ریال)

کارکرد روزهای عادی در
اردیبهشت ماه

30,651,500 = 22 * 1,393,250

دریافتی بابت اضافه کاری در روز جمعه

2,507,850 = 1.8 * 1 * 1,393,250

دریافتی بابت روزهای جمعه
(موضوع ماده 62 قانون کار)

5,573,000 = 4 * 1,393,250

کارکرد تعطیل کاری (روزهای تعطیل غیر از روز جمعه)

5,851,650 = 3 * 1.4 * 1,393,250

کارکرد تعطیل کاری روز کارگر

1,950,550 = 1.4 * 1,393,250

جمع کارکرد فوق العاده‌ها

15,883,050 = 1,950,550 + 5,851,650 + 5,573,000 + 2,507,850

جمع کارکرد اردیبهشت ماه

46,534,550

جدول مثال نحوه محاسبه اضافه کاری

نکته: به مبلغ کارکرد فوق، حق مسکن و بن کارگری، در صورت داشتن فرزند، حق اولاد و سایر مزایای مربوط به شغل نیز اضافه می‌شود.

با دانلود اکسل محاسبه اضافه کاری میتوانید میزان دریافتی خود بابت ساعات اضافه کاری را به دست آورید.

کلام آخر

آشنایی با نحوه محاسبه اضافه کاری در حسابداری، جمعه کاری و تعطیل کاری یکی از مهم‌ترین نیازهای هر حسابدار است. زیرا بی‌دقتی در محاسبه دستمزد کارگران، علاوه‌بر تضییع حقوق و نارضایتی آنان، کارفرما و مجموعه اقتصادی را نیز با چالش‌های زیادی مواجه خواهد نمود. از این رو آموزش حسابداری حقوق و دستمزد و کسب مهارت در این زمینه برای کلیه حسابداران فعال در همه حوزه‌ها به ویژه حسابداران فعال در حوزه تولید و صنعت ضروری است.